یکی از اصحاب ابا عبد ا...(ع) عابس بن ابی شبیب شاکری است، این مرد که خیلی شجاع بود و حماسه حسینی در روح او وجود داشت، هنگامی که روز عاشورا به میدان نبرد آمد، وسط میدان ایستاد و «هماورد» طلبید. اما کسی از سپاه دشمن جرا‡ت نکرد که به جنگ او بیاید، عابس ناراحت و عصبانی شد، و برگشت و «کلاه خود» را از سر برداشت، زره را از بدن بیرون آورد، چکمه را از پا درآورد و به میدان آمد و گفت: الان بیایید و با عابس بجنگید. باز هم جرا‡ت نکردند. بعد با یک عمل ناجوانمردانه سنگ و کلوخ و شمشیر شکستهها را به سوی این مرد بزرگ پرتاب کردند و به این وسیله او را شهید نمودند.(1)
پینوشت
1. استاد شهید مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی،ص243
ان الذین آمنواوعملواالصالحات سیجعل لهم والرحمن ودا... هماناآنان که ایمان آوردندوعمل صالح انجام دادندخداوندرحمان آنهارامحبوب می گرداند
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 183186
کل یاداشته ها : 356