هنوز حرکت زشت دو بازیکن مشهور فوتبال به آرشیو روزنامه ها و سایت های خبری نرفته و فراموش نشده است، جست وجو در صفحات حوادث روزنامه ها و نیز خبرگزاری های داخلی و خارجی نشان می دهد که چه تعداد افراد مشهور و معروفی که از صدقه سر ملت مسلمان ایران به نام و نان رسیده اند در مقابل هواهای نفسانی خود را می بازند و مرتکب حرکاتی می شوند که قلم از ذکر آن شرم دارد، از زمین فوتبال اگر بیرون بیاییم و به سینما نظری بیفکنیم وضعیتی اسف بارتر را مشاهده خواهیم کرد.
چندی پیش کیهان گزارشی تکان دهنده از پشت صحنه سینما منتشر کرد و خبر از خودکشی دختر 20 ساله ای که به منظور نوشتن زندگی نامه یکی از بازیگران معروف تلویزیون و سینما به محل دفتر کار او رفته و مورد تعرض قرار گرفته بود داد و از این ماجراها کم در سینما رخ نمی دهد، آری! این گونه حرکات اختصاص به ورزشکاران و بازیگران سینما نداشته و هر از چند گاهی افراد مشهوری که از نردبان جامعه بالا رفته و نامشان بر سر در سینماها و یا صفحات رنگی روزنامه ها نقش بسته است با سوءاستفاده از موقعیت خود مرتکب اعمالی می شوند که در عرف عامه به این گونه افراد اراذل و اوباش گفته می شود.
جامعه شناسان و نیز روانشناسان اجتماعی باید به این موضوع بپردازند که چرا یک فرد به محض رسیدن به یک موقعیت خاص اجتماعی دست به حرکاتی می زند که حتی در شان اراذل و اوباش شناسنامه دار نیست؟ در واقع قانون مجازات اسلامی حرکت ناشایست بازیکنان فوتبال را جرم انگاری نکرده و خلأ قانونی بزرگی در این رابطه وجود دارد. حتی در فصول و مواد مربوط به جرایم علیه اشخاص، جرائم ضدعفت عمومی و سایر جرایم جنسی نیز این مسئله مورد غفلت قانون گذار واقع شده است. تنها ماده ای که می توان با استناد به آن برای این موضوع جریمه درنظر گرفت ماده 638 قانون مجازات اسلامی است که در آن آمده است: «هرکس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر، تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دوماه یا تا 74 شلاق محکوم می گردد...»
در واقع هرچند این حرکت ضداخلاقی اختصاصاً جرم انگاری نشده و هیچ ماده ای مستقیماً بدان نپرداخته ولی با توجه به نحوه ارتکاب- که در زمین فوتبال و در انظار عمومی تماشاگران حاضر در ورزشگاه واقع شده- این عمل موضوع صدر ماده 638 قانون مجازات اسلامی قرار گرفته و می بایست با استناد به آن مجازات لازم برای مرتکبین عمل ناشایست مذکور در نظر گرفته شود.
البته تمام قوانین طرح شده در صورتی قابل اجرا است که رسیدگی به این موضوع در سایه عدالت و مانند سایر مردم کشور برگزار شود. اما با کمی تأمل در می یابیم که متأسفانه زد و بندها، روابط و فساد موجود در دنیای فوتبال ایران به هیچ وجه اجازه نمی دهد تا مرتکبین این عمل شنیع به صورت عادلانه به سزای عمل خویش برسند و با وضع موجود عملاً هیچ جای تعجبی ندارد که مرتکبین این عمل شنیع را چند روز دیگر مجددا در مستطیل سبز ببینیم!
مع الأسف بسیاری از جرم هایی که توسط بازیکنان فوتبال اتفاق می افتد با یک تماس تلفنی یا سفارش به سرعت رفع و رجوع شده و انگار «نه خانی آمده و نه خانی رفته!»
به عبارت دیگر وقتی ریش سفیدان پشت سر خاطیان قرار می گیرند و خود نیز بر آن خطا مهر تایید می زنند و از سوی دیگر برخوردی با هر دو گروه چه ریش سفید و چه خاطی نمی شود علامت های سؤال زیادی در ذهن مردم نقش می بندد...
گذشت و بخشش در اسلام توصیه شده است و متأسفانه ما از این سنت حسنه که «اگر می توانید ببخشید چرا که لذتی که در گذشت هست در انتقام نیست» برداشت درستی نداریم، اول آن که ما قصاص یا مجازات متهمان را با انتقام اشتباه گرفته ایم و از سوی دیگر باور نداریم که مجازات ها و نیز قیود اخلاقی و شرعی برای حفظ حیات جامعه از سوی شارع مقدس وضع شده است. وقتی یک شخصیت معروف مرتکب خطای بزرگی می شود که مجازات آن اعدام است، چنانچه در مورد یکی از ورزشکاران معروف شاهد آن بودیم که وی به دلیل حمل مقدار معتنابهی ماده مخدر شیشه به اعدام محکوم شد- و نیز می بینیم که عده ای با جمع آوری امضا و نوشتن مقالات و تحلیل های احساسی از لذت عفو در مقابل مجازات سخن می گویند - به این فکر می کنیم که آیا این مسئله در مورد همه مجرمان صدق می کند و یا فقط افراد معروف از مصونیت برخوردارند؟!
حکیم فرزانه آیت الله مصباح یزدی در این مورد تعبیر جالبی دارند؛ ایشان با بیان این که گسترش برخی ناهنجاری ها در جامعه سبب شکستن قبح آن شده و موجب سرایت این ظلم در جامعه خواهد شد، می فرمایند: «گاهی اوقات قصاص بر بخشش و عفو مقدم خواهد بود.»
هفتم خرداد ماه سال جاری در این صفحه خطر «کلاهبرداران معروف» را گوشزد کرده و نوشتیم دستگیری ورزشکاران و بازیگران معروف در پارتی ها و آزادی آنان این شائبه را به وجود آورده که گویی این گروه همانند سفرای خارجی که دارای مصونیت دیپلماتیک هستند از مجازات مصون بوده و می توانند مرتکب هر تخلفی بشوند!
متأسفانه این مصونیت یک طرفه نبوده و بعضا برخی از دست اندرکاران نیز برای افراد مشهور حساب ویژه ای قائل هستند که این موضوع نیز باعث می شود امر بر کلاهبرداران معروف مشتبه شود که گویی تافته ای جدابافته هستند و هیچ قانونی را یارای برخورد با آنان نیست.»
و درنهایت نیز نتیجه گیری کردیم «بی شک برخورد شدید و قانونی با این افراد باعث جلب اعتماد مردم به دستگاه قضا شده و دیگر شاهد اخبار کلاهبرداری از ورزشکاران، بازیگران و افراد معروف و یا بالعکس نخواهیم بود!»
سعدی شیرازی چه خوب می گوید که «اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی، برآورند غلامان او درخت از بیخ» در مثل مناقشه نیست ولی اگر افراد مشهور جامعه که مردم به آنها به چشم الگو نگاه می کنند بی محابا در زندگی خصوصی و رفتار عمومی خود حریم اخلاق و فراتر از آن شرع مقدس اسلام را رعایت نکنند دیگر چه انتظاری از دیگرانی می توان داشت که به این افراد به عنوان الگو می نگرند. وقتی الگو شأن خود را رعایت نکند و فراتر از آن هر کسی بتواند به مرتبه ای برسد که از شهرت خود برای رسیدن به مقاصد نامشروع استفاده کرده و در ضمن آن برای مردم نیز الگو گردد جامعه با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد؟
برخورد قاطع با بازیگران و بازیکنان مفسد و نیز بها دادن به الگوهای نیک جامعه را از مفاسدی که هر از گاهی شاهدش هستیم منزه خواهد کرد. باید سیب های فاسد را از سبد جامعه دور کنیم تا شاهد فاسد شدن میوه های رسیده و سالم نباشیم.
منبع:روزنامه کیهان
ان الذین آمنواوعملواالصالحات سیجعل لهم والرحمن ودا... هماناآنان که ایمان آوردندوعمل صالح انجام دادندخداوندرحمان آنهارامحبوب می گرداند
بازدید دیروز : 169
کل بازدید : 183125
کل یاداشته ها : 356