یک پژوهشگر و جامعهشناس با اشاره به فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» گفت: کارگردان به لحاظ زیرساختی جامعه ایرانی را آنچنان فاسد معرفی میکند که موجهترین طبقات اجتماعی هم در آن نمیتوانند اخلاقی زندگی کنند.فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی از جمله فیلم هایی است که به دلیل متن و حاشیه آن، قابلیت گفتگوهای جدی دارد. لذا بر آن شدیم تا با پرویز امینی فعال فرهنگی که تعلقات و دغدغههای جامعه شناختی و معرفتی در حوزه فرهنگ دارد، گفتوگویی ترتیب دهیم و از همین منظر، نگاه متفاوت وی درباره فیلم را بشنویم. پرویز امینی که نویسنده کتاب «جامعهشناسی 22 خرداد» و «مهار قدرت در مردمسالاری دینی» است، برخی نکات را به عنوان مقدمه مطرح کرد: <** ادامه مطلب... **>
* تحلیل فیلم به جای نقد فیلم
امینی اظهار داشت: نکته اول این است که بحثهای بنده بیشتر متمرکز بر روی تحلیل فیلم است تا نقد فیلم، در واقع تلاش بنده این است که بگویم فیلم چه میگوید؟ نه اینکه چرا چنین میگوید و چرا چنین نمیگوید که تفاوت ظریف بین تحلیل و نقد فیلم است. فرق بین نقد و تحلیل فیلم این است که در تحلیل فیلم تلاش برای فهمیدن پیام اصلی یا در واقع خود فیلم است و هنوز وارد نقد، ارزیابی و داوری نشدیم، اینکه تلاش کنیم تا حرف اصلی فیلم را متوجه شویم،نکته دوم بنابراین در تحلیل فیلم تنها به گزارههای متنی و درون فیلم بحثها را مستند میکنم و از طرح مباحث فرامتنی و بیرون فیلم مثل دیدگاهها، سوابق کارگردان و حواشی فیلم برای فهم فیلم دوری میجویم.
وی افزود: نکته سوم این که فیلم سینمایی پدیدهای است که چیزی از تصویر، صدا، افکت و غیره در آن بیدلیل و اتفاقی نیست و همه جزئیات در خدمت اندیشه و خواست کارگردان قرار میگیرد که این به دلیل فرایند خاص تولید فیلم سینمایی است که در چند مرحله اصلی مانند نوشتن و بازنویسیهای مکرر فیلم نامه که معمولاً با ذکر بسیاری از جزییات است و همچنین کارگردانی و نیز در نهایت تدوین است، موضوع کنترل و مدیریت میشود.
* سکانس نخست فیلم، طرحکننده فرضیه اصلی فیلم است
این فعال فرهنگی بیان داشت: در سکانس نخست که فوق العاده در فهم فیلم مهم است، کارگردان فرضیه اصلی خود را با مخاطب در میان می گذارد، سیمین در پاسخ به چرایی درخواست طلاق از نادر، نیامدن وی به خارج از کشور را بیان می کند و در پاسخ به این که چرا قصد رفتن به خارج از کشور را دارد، مسئله نگرانی خود درباره آینده فرزندش «ترمه» را مطرح میکند، «من ترجیح میدهم که (ترمه) تو این شرایط (ایران) بزرگ نشود»، در واقع فرضیه اصلی فیلم که «سیمین» بیان کننده آن است که فضای داخل برای تربیت و یا به تعبیری که در ادامه در فیلم خواهیم دید، برای زندگی اخلاقی وی در ایران مناسب نیست و راه حل نیز تنها خروج از ایران است.
* آزمون فرضیه در کشاکش چالش بین کاراکتر نادر و راضیه
وی ادامه داد: کارگردان این فرضیه را در داستانی که در فیلم تعریف میکند، به آزمون میگذارد. شخصیتهای اصلی فیلم غیر از سیمین که به طور مجزا به آن میپردازیم، عبارتند از:
«نادر» که یک شخصیت مدرن از طبقه متوسط شهری است و «راضیه» که یک فرد سنتی مذهبی و از طبقه ضعیف اقتصادی است، هر دو علی رغم تفاوت طبقاتی، منزلتی و فرهنگی، به شدت اخلاقی و چهرههایی موجه هستند که در چند جای فیلم مانند تعلق خاطر نادر به پدرش که آلزایمر دارد و معیارهای اخلاقی که در گفتگو با دخترش «ترمه» به آنها تاکید میکند و نیز متشرع بودن «راضیه» تا حد سئوال از دفتر مرجع یا مراجع تقلید برای فهم درستی و نادرستی کارها و عمل به آنها بر اساس راهنمایی که کسب میکند، نشان داده میشود. اما با این تفاوت که مرجع رفتار اخلاقی راضیه، شریعت و مرجع اخلاقی نادر، اخلاقیلات مدرن که ریشه در خود بنیادی بشر و نوعی اخلاق کانتی دارد، میباشد.
امینی ابراز داشت: پس از آن که سیمین در دادگاه نمیتواند از نادر طلاق بگیرد، از او جدا میشود و به خانه مادرش میرود. نادر برای نگهداری پدرش که مبتلا به آلزایمر است، مجبور می شود در ساعاتی که در خانه نیست و سر کار است، برای پدرش پرستار استخدام کند. این پرستار که به واسطه «سیمین» به «نادر» معرفی میشود، «راضیه» است که در ضمن باردار نیز است اما به دلیل ورشکستگی و بیکاری شوهر، مجبور است برای تامین معاش کار کند.
وی افزود: بعد از چند روز از شروع کار «راضیه» در خانه «نادر»، اتفاقی میافتد که مسیر اصلی روایت داستان فیلم است. نادر و دخترش پس از مراجعه به منزل با بسته بودن در مواجه میشوند و پس از باز کردن در میبینند که راضیه در خانه نیست و پدرش در حالی که به تخت بسته شده است، از تخت بر روی زمین افتاده است و دچار مشکل تنفسی شده است که این وضعیت موجب تاثر «نادر» و دخترش میشود که زمینه برخورد و رویارویی «نادر» با «راضیه» را علاوه بر ظنی که نادر به راضیه در مورد برداشتن پول از کشوی میز خانه دارد، بوجود میآورد.
این تحیلیگر سینمایی اذعان داشت: با آمدن راضیه و دخترش به خانه نوعی مجادله و درگیری بین «نادر» و «راضیه» صورت میگیرد که منجر به هل دادن «راضیه» و زمین خوردن او از سوی «نادر» برای بیرون انداختن آن از خانه میشود، شب «سیمین» به «نادر» اطلاع میدهد که «راضیه» در بیمارستان است، «سیمین» و «نادر» به بیمارستان مراجعه میکنند و میفهمند که «راضیه» سقط جنین کرده است، حضور آنها در بیمارستان منجر به درگیری بین «نادر» و «شوهر راضیه» میشود و در روزهای بعد منجر به شکایت «راضیه» از «نادر» به جرم سقط جنین میشود.
وی گفت: در دادگاه سئوال محوری از نادر این است که آیا شما اطلاع داشتید که راضیه باردار است یا نه؟ چرا که در صورت آگاهی قتل عمد محسوب میشود و بین 1 تا 3 سال زندان دارد، نادر در پاسخ میگوید که نه من اطلاعی از بارداری راضیه نداشتم، راضیه و شوهرش دائماً تاکید میکنند که نادر از بارداری او مطلع بوده است،استناد راضیه برای اطلاع نادر از بارداری به این مسئله است که زمانی که او میخواست شماره تلفن دکتر زنان را از معلم ترمه برای مراجعه به او بگیرد، نادر صحبت های وی و معلم ترمه را شنیده است و از بارداری او باخبر شده است که نادر چنین مسئله ای را رد میکند و بیان میکند که از بارداری راضیه بیاطلاع بوده است، این مسئله بارها از سوی راضیه و شوهرش ادعا و از سوی نادر نیز انکار میشود.
امینی خاطرنشان کرد: در ادامه سکانسهایی در فیلم است که نشان میدهد، ترمه نسبت به اظهارات پدر خود مردد است و از وی سئوال میکند که واقعاً او نمیدانسته که راضیه باردار است که نادر بعد از چند بار انکار و طفره رفتن در نهایت به این که از بارداری راضیه باخبر بوده است، اذعان میکند و دلیل میآورد که اگر این مسئله را صادقانه بیان میکرد، باید بین 1 تا 3 سال زندان میکشیده است و به همین منظور اصل واقعیت را انکار کرده است و دروغ گفته است.
وی ادامه داد: در یکی از سکانس های پایانی فیلم، وقتی قرار می شود که نادر با توافق همسرش 15 میلیون تومان به راضیه و شوهرش بدهد و آنها نیز در عوض از شکایت خود صرفنظر کنند، راضیه را نشان می دهد که به محل کار سیمین رفته و پیش او اعتراف بزرگی می کند و این اعتراف این است که راضیه خانه نادر را به این دلیل رها کرده بود که پدر نادر به دلیل آلزایمر از خانه بیرون رفته بود و در هنگام عبور از عرض خیابان در حال برخورد و تصادف با ماشین بوده است که راضیه برای جلوگیری از این امر خود با ماشین تصادف می کند و به همین دلیل به ناگاه، خانه را برای رفتن به پیش دکتر زنانی که معلم ترمه آدرس و شماره آن را داده بود، ترک می کند و به جهت اضطرار مجبور می شود، پدر نادر را به تخت میبندد. اینجا نیز راضیه با لاپوشانی این مسئله و یا به تعبیر صریحتر دروغی که گفته است و برخورد نادر با خود را که فردای آن روز رخ داده است، به عنوان تنها عامل سقط جنین و فرزند خود تلقی می کند در حالی که او تصادف خود با ماشین در روز گذشته را کتمان کرده است.
این فعال فرهنگی تصریح کرد: در سکانسی ترمه که همراه پدر در دادگستری است و نادر برای شکایت از آزار و اذیت شوهر راضیه به قاضی مراجعه کرده است، قاضی از نادر میخواهد که دخترش را برای صحبت کردن پیش او بفرستد. ترمه از پدرش سئوال میکند که قاضی چه میخواهد بپرسد که نادر به لحاظ اخلاقی ترمه را در جریان موضوع سئوال قاضی قرار نمیدهد. قاضی از ترمه میپرسد که آیا پدر تو از بارداری راضیه اطلاع داشت و ترمه با این که از پدر خود شنیده بود که پدرش اطلاع داشته است، اما او نیز انکار میکند که پدرش اطلاع داشته است و مرتکب فعل دروغی میشود که بارها پدرش را بخاطر آن مورد سئوال و جواب قرار داده بود و از آن ابراز ناراحتی کرده بود.
وی افزود: در واقع از یک سو فیلم جدایی نادر از سیمین میگوید که جامعه ایران در وضعیت و شرایطی است که موجهترین طبقات اجتماعی که میخواهند اخلاقی زندگی کنند، نمیتوانند و علی رغم خواست قلبی خود مجبور به دروغ گفتن هستند که دروغ در اینجا تنها یک عمل و فعل غیر اخلاقی نیست، بلکه مهمترین نماد بی اخلاقی جامعه است. یعنی جامعه ایران شرایطی دارد که نه تنها آدمهای معمول بلکه موجهترین آدمهای جامعه که میخواهند زندگی اخلاقی داشته باشند، نمیتوانند اخلاقی زندگی کنند. امینی اظهار داشت: بعد انعکاس این ناتوانی در زیستن اخلاقی به نسل بعد نیز منتقل میشود و نماد آن نیز «ترمه» است که علی رغم میل باطنی و تربیت اخلاقی که شده است و خود جزء منتقدین به دروغ پدر است، اما مجبور به دروغ گویی میشود و تأثری که از نظر اخلاقی احساس میکند، باعث میشود که او با حالت گریه به آغوش مادر پناه ببرد، در واقع فرضیه فیلم که در سکانس نخست بیان شده بود، در یک کش و قوس داستانی اثبات میشود؛ یعنی شرایط جامعه ایران برای زندگی اخلاقی مساعد نیست و آدمها هر چند موجه و با انگیزه برای زندگی اخلاقی، نمیتوانند اخلاقی زندگی کنند که این امر دامن گیر نسل بعدی (فرزندان آنها) نیز میشود. بنابراین برای زندگی اخلاقی راهی جزء خروج از ایران نیست.
*پیش بردن فرضیه فیلم از طریق کاراکتر مثبت سیمین
وی گفت: «سیمین» در واقع قهرمان داستان است که کارگردان فرضیه اصلی را از زبان او بیان میکند و پیش میبرد که تقریباً نقطه منفی در فیلم ندارد، در چند جای فیلم نشان میدهد که «سیمین» یعنی صاحب فرضیه خروج از ایران دارای شخصیت اخلاقی است و علی رغم فضای نامساعد جامعه ایران توانسته اخلاقی بماند، در واقع به کمک هم ذات پنداری که مخاطب با برخورد مثبت با قهرمان فیلم پیدا میکند، راه نفوذی برای القاء پیام به مخاطب مییابد، به طور مثال در سکانس بعد از زد و خورد «نادر» با «شوهر راضیه»، به جای این که «نادر» آسیب دیده باشد، این صورت «سیمین» است که آسیب دیده است، اوست وقتی «نادر» به ضمانت نیاز دارد، سند منزل را برای رهایی او از زندان در گرو میگذارد و نادر را نجات میدهد، اوست با این که «راضیه» آن اعتراف بزرگ را پیش او کرده است، همچنان حاضر است 15 میلیون پول را به «شوهر راضیه» با فروختن ماشین و خودروی خود بدهد، اوست که وقتی معلم «ترمه» برای به دادگاه شهادت میآید و از او میپرسد که چی چیزی به دادگاه بگوید که برای «نادر» بد نشود، اما «سیمین» میگوید، به نظر من واقعیت را بگویید.
*وجه تسمیه فیلم جدایی نادر از سیمین
این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: در حالی که در فیلم نشان داده میشود که این «سیمین» است که میخواهد از «نادر» جدا شود، اما نام فیلم «جدایی نادر از سیمین» است که این نامگذاری امری تناقض آمیز نیست، بلکه کاملاً در خدمت خط اصلی داستان یعنی نامساعد بودن شرایط جامعه ایران برای زندگی اخلاقی و ضرورت خروج از ایران است که مدعای «سیمین» است که در کش و قوسهای داستانی فیلم نیز ظاهراً اثبات میشود. بنابراین آن کسی که برخلاف ظاهر فیلم و در واقع در حال جدا شدن است، «سیمین» نیست، بلکه نادر است که از راه منطقی و درستی که «سیمین» نشان میدهد، جدا میشود و میخواهد در ایران بماند.
* «جدایی نادر از سیمین» بدون دخترم هرگز ایرانی که گل درشت نیست
وی ادامه داد: در واقع مضمون اصلی فیلم «جدایی نادر از سیمین» با مضمون فیلم ضد ایرانی «بدون دخترم هرگز» یکی است؛ یعنی هر دو میگویند، ایران جای زندگی نیست و هر دو به دنبال خروج از ایران هستند، با این تفاوت که آن فیلم پیامش گل درشت است و موجب مقاومت مخاطب ایرانی میشود، اما «جدایی نادر از سیمین» در بافتی دراماتیک و با ظرافت هنری چنین پیامی را به مخاطب القاء میکند، تفاوت دیگر این است که در فیلم «بدون دخترم هرگز» تمرکز اصلی در نامناسب بودن ایران برای زندگی بر روی حکومت بر سر کار آمده بعد از انقلاب است، اما در «جدایی نادر از سیمین» تمرکز بر وضعیت جامعه ایران است و چندان حکومت ایران مورد نظر نیست.
* لایه فکری و معرفتی فیلم؛ ترجیح شکاکیت بر یقین
امینی ابراز داشت: غیر از لایه اجتماعی، فیلم دارای لایه فکری و معرفتی نیز میباشد که به نوعی در پیوند با لایه اجتماعی نیز میباشد، فیلم «جدایی نادر از سیمین» در مناسبات معرفتی بر ترجیح شکاکیت بر یقین متمرکز است، در واقع میخواهد بگوید، مشکلات اجتماعی جامعه ایران، ریشه معرفت شناسانه دارد، تنازع، درگیری و ستیزش در فیلم در جایی شکل میگیرد که «راضیه» مطمئن و یقین دارد که عامل سقط جنین او «نادر» است، اما زمانی که به این مسئله تردید میکند و شک میکند، چالشها فرو می نشیند، نادر نیز زمانی که مطمئن است که مشکلات پیش آمده برای پدرش در اثر سهل انگاری «راضیه» در نگهداری اوست، از او شکایت میکند و دور تازهای از تنشها و ستیزشها با شکایت وی آغاز میشود، اما زمانی که پزشک از او میخواهد تا آثار ضرب و کبودی بدن پدرش را نشان دهد، نادر که در حال بالا زدن لباس پدر است، با شک کردن در این مسئله که شاید آثار کبودی مربوط به سهلانگاری «راضیه» نباشد و مربوط به اتفاقات پیش از آن باشد، از شکایت خود صرفنظر میکند و با این شکاکیت منازعه خاتمه مییابد.
وی افزود: کارگردان برای پیش بردن پیام ترجیح شکاکیت بر یقین، موقعیتهای یقین ساز در داستان را مکتوم نگه میدارد، «راضیه» بعد از تصادف و حادثه اول سراغ دکتری رفته بود که معلم ترمه به او معرفی کرده بود و حادثه دوم یعنی برخورد «نادر» با او بعد از مراجعه وی از پزشک انجام شده بود، بنابراین «راضیه» نیاز به شک کردن و تردید نداشت، زیرا با مراجعه به پزشکی پیش از حادثه دوم به آن مراجعه کرده بود، میتوانست یقین کند که عامل سقط جنین حادثه اول یعنی تصادف یا حادثه دوم یعنی خشونت «نادر» بوده است، اما کارگردان این مسئله را در داستان خود مکتوم میگذارد تا پیام ترجیح شکاکیت بر یقین را پیش ببرد.
این فعال فرهنگی اظهار داشت: این لایه معرفتی مقوم لایه اجتماعی است، چرا که این نوع معرفت شناسی نسبیگرا و یقین گریز معرفتی تئوریزه شده در مغرب زمین است که عامل تساهل و مدارا و عدم خشونت معرفی میشود و بر عکس معرفت شناسی متکی بر یقین که معرفت شناسی ایدئولوژیک تلقی میشود، به دلیل ادعای در اختیار داشتن حقیقت و نفی دیگران به عنوان باطل، همواره منازعه برانگیز و خشونت آفرین است.
* جامعه شناسی و روانشناسی برخی مخاطبان فیلم
وی افزود: عدم مقاومت در برابر پیام فیلم در دو دسته مخاطب، شامل «مخاطب عام» که هر شهروند ایرانی را در بر میگیرد و نیز «مخاطب مذهبی» در دسته دوم نیازمند تحلیل جامعه شناختی و روانشناسی است، «مخاطب عام» به سبب خصلت جادویی سینما که موجب برخورد غیر فعال مخاطب میشود و ارائه تصاویر پی در پی و طرح موضوعات گوناگون و پشت سر هم نمیتواند بر کلیت فیلم در هنگام تماشای فیلم احاطه پیدا کند، در فیلم «جدایی نادر از سیمین» نیز به همین دلیل، سکانس نخستین فیلم که فرضیه اصلی فیلم در آن بازگو میشود در پس حوادث پی در پی نشان داده شده در فیلم از ذهن مخاطب جدا میشود و مخاطب منفصل از آن به فیلم توجه میکند و فیلم «جدایی نادر از سیمین» را فیلمی صرفاً ضد دروغ میپندارد.
امینی تصریح کرد: در حالی که این مسئله دروغ در فیلم به عنوان نماد بی اخلاقی در خدمت فرضیه اصلی داستان است که وضعیت جامعه ایران به شکلی است که موجهترین گروهها و طبقات اجتماعی که میخواهند اخلاقی زندگی کنند، نمیتوانند و این وضعیت بد که بوجود آورنده آن تک تک ما شهروندان ایرانی هستیم، اصلاح پذیر نیست و تنها راه خروج از ایران است که میبینیم بعد از این حوادث در سکانس پایانی که باز صحنه دادگاه برای طلاق است، در باور «سیمین» نه تنها خللی پیش نیامده است بلکه او را مصممتر کرده است و فرزندش «ترمه» را نیز با وی و با عقیده وی همراه کرده است.
وی گفت: اما «مخاطب مذهبی» چرا در برابر فیلم مقاومت نمیکند، دلیل مضاعف دیگری نیز دارد، «مخاطب مذهبی» نیز فیلم را قطع نظر از فرضیه اصلی و روح کلی فیلم که در سکانس نخست بیان شده است، میبیند و تحلیل میکند، مخاطب مذهبی چالشی را که متوجه کلیت جامعه ایران است، را در مناقشه و تضاد بین دو طبقه اجتماعی متفاوت یعنی طبقه سنتی مذهبی و نیز طبقه مدرن محدود میکند و از این زوایه به آن مینگرد، در واقع حجم بالای سکانس و پلانها که روایتگر نزاع بین «نادر» و «راضیه» و شوهر اوست، این تصور در مخاطب مذهبی پدید میآورد که نزاع اصلی در فیلم بین دو طبقه مذهبی و مدرن است و این استرس و اضطراب را دارد که نکند در نهایت فیلم با غلبه طبقه مدرن بر طبقه سنتی پایان یاید و چون چنین نمیشود و «راضیه» در نهایت از خوردن قسم دروغ به دلایل شرعی اجتناب میکند، مخاطب مذهبی نفس راحتی میکشد و خیالش به نوعی آسوده میشود.
این منتقد فیلم «جدایی نادر از سیمین» بیان دشات: در حالی که مسئله اصلی فیلم تنازع دو طبقه اجتماعی نیست، بلکه کارگردان برای پیش بردن پیام اصلی فیلم خود، موجهترین طبقات اجتماعی در درگیری داستان میکند تا در نهایت این جمع بندی را بکند که مشکل جامعه ایران، این گروه اجتماعی یا آن گروه اجتماعی نیست، بلکه مشکل کلیت جامعه ایرانی است که آن چنان از بنیان آسیب دیده و آلوده است که موجهترین طبقات اجتماعی که میخواهند اخلاقی زندگی کنند، نیز نمیتوانند و راهی جز رفتن از ایران برای زندگی اخلاقی ندارند.
*«جدایی نادر از سیمین» دولتیترین فیلم ضد ایرانی
وی ادامه داد: نوع مواجههای که مدیریت فرهنگی کشور با این فیلم داشته است، شاخص روشنی برای وضعیت مدیریت فرهنگی کشور است، فیلم «جدایی نادر از سمین» جز معدود فیلمهایی است که بعد از انقلاب، این میزان مورد حمایت ساختار رسمی کشور بوده است، در جشنواره فیلم فجر بیست و نهم که برگزارکننده آن معاونت سینمایی وزارت ارشاد و آقای شمقدری است، با وجود برخی از افراد در هیأت داوران جشنواره مانند آقایان «حسن عباسی» و «ابولقاسم طالبی» این فیلم در بسیاری از رشتهها نامزد سیمرغ و در حوزههای فیلمبرداری، صدابرداری و خصوصاً بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه صاحب سیمرغ بلورین شد.
امینی اذعان داشت: این فیلم همچنین در مراسم تجلی اراده ملی از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و نیز ستاد دیه کشور تقدیر میشود و جایزه دریافت میکند، آقای شمقدری حضور این فیلم در «جشنواره برلین» را نتیجه رایزنی خود با مسئولان جشنواره برلین و موافقت خود با حضور این فیلم در جشنواره برلین بیان میکند که این فیلم در جشنواره برلین خرس طلایی بهترین فیلم و خرس نقرهای بازیگری را دریافت میکند، معرفی این فیلم به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران به جایزه آکادمی اسکار از طرف معاونت سینمایی ارشاد از دیگر حمایتهای دولتی از این فیلم است، چرا که معرفی فیلمها در جایزه اسکار تنها از طریق دولتها امکان پذیر است و بر خلاف دیگر جشنوارهها فیلمساز مستقیماً نمیتواند فیلم خود را در مسابقه شرکت دهد.
وی افزود: این حمایتها در بخش معرفی و تبلیغ و فروش فیلم نیز انجام شد، صدا و سیما 100 تیزر تبلیغاتی رایگان برای فیلم در زمان اکران آن پخش کرد که غیر از تبلیغات زیادی است که درباره این فیلم در برنامه سینمایی هفت انجام شد و اکنون نیز ادامه دارد، برنامه زنده «پارک ملت» که سئوال بهترین فیلم بعد از انقلاب اسلامی را به مسابقه پیامکی گذاشته بود، تلاش کرد تا از طریق منتقدی که به برنامه دعوت کرده بود، القاء کند که فیلم «جدایی نادر از سیمین» بهترین فیلم بعد از انقلاب اسلامی بوده است، «سازمان فرهنگی هنری شهر داری تهران» مراسم تجلیل از فیلم و کارگردان آن را با حضور رییس سازمان برگزار کرد.
منبع:جوان آنلاین
ان الذین آمنواوعملواالصالحات سیجعل لهم والرحمن ودا... هماناآنان که ایمان آوردندوعمل صالح انجام دادندخداوندرحمان آنهارامحبوب می گرداند
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 183204
کل یاداشته ها : 356